طنز : همه تقصیر کراوات من است
این روز ها که بحث کراوات یکی از سخنان نقل مجلس مردم شده است ،
خالی از لطف نیست که سروده ی ذیل را هم از نظر بگذرانیم .
ابوالقاسم حالت در سال 1369 در مجله گل آقا سروده ای در خصوص " کراوات "
و نقش آن در تعاملات اجتماعی داشته که در ذیل می آید :
مدعی دید کراواتم و غرید چو شیر
گفت این چیست که بر گردن توست ای اکبیر؟
گفتمش چاکرتم، نوکرتم، سخت مگیر!
میکنم پیش تو اقرار که دارم تقصیر
کانچه اسباب گرفتاری هر مرد و زن است
همه تقصیر کراوات من است!
لکه غرب به دامان شما اصلا نیست
نام دختر کتی و مرسده و ژیلا نیست
کت خوش فرم شما طرح فرنگیها نیست
جین آن تازه جوان تحفه آمریکا نیست
این کراوات فقط کار سوئیس و وین است
همه تقصیر کراوات من است!
گر که سیمرغ نشسته است سر قله قاف
کند از یاری مرغان دگر استنکاف
گر که اصناف ندارند اثری از انصاف
گر کند بخش خصوصی به خلایق اجحاف
گر فلان گردنه در دست فلان راهزن است
همه تقصیر کراوات من است!
آن سخنهای غمانگیز که مردم گویند
آنچه از شدت بحران تورم گویند
آنچه از روی تأسف به تألم گویند
یا که از راه تمسخر به تبسم گویند
و آنچه نشخوار زن و مرد به هر انجمن است
همه تقصیر کراوات من است!
گر به هر کوچه زباله است چو خرمن توده
گر در این شهر ز بس گشته هوا آلوده
دم به دم دود به حلق تو رود یا دوده
کارها گر همه پیچیده به هم چون روده
جویها گر همه آکنده ز لای و لجن است
همه تقصیر کراوات من است!
خیط، گر وضع اتوبوس بود داخل خط
یا اگر مثل غریقی تو گرانی است چو شط
گر خر کل حسن از گرسنگی گشته سقط
اگر آن لامپ که روزی سه تومن بود فقط
این زمان قیمت او بیشتر از صد تومن است،
همه تقصیر کراوات من است!